کیان جون کیان جون ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

پسرای گلم کیان و کارن

تولد مامانی و مهراد جون

یه  روز عصر مامان جون و خاله ناهید و مژده خانم یهویی اومدن خونمون که تولد من بود البته بعد فهمیدم   که بابا میثم باهاشون هماهنگ کرده بود ولی با اینکه بدون برنامه ریزی بود خوش گذشت زحمت کیک رو هم خاله جون کشیده بود وچون بدون خبربود شمع نداشتیم از شمع های تولدای  سالای قبل تو استفاده کردیم        و عکسای تولد یکسالگی جیگر عمه مهراد جون یهویی          ...
29 ارديبهشت 1397

افتادن اولین دندان شیری پسر نازنینم

ی ک روز اومدی به من گفتی مامان من که مسواک میزنم چرا دندونم اینجوری شده نگاه کردم دیدم دندونت یک کوچولو داره تکون میخوره اون موقع برات توضیح دادم که این دندون شیریه میفته بعد به جاش دندونای دائمیت در میاد و بهت گفتم داری بزرگ میشی ،مرد میشی ،و...که کلی خوشحال شدی .چند روزی گذشت تا اینکه یه شب دندونت دیگه اماده کشیدن بود کلی باهاش بازی کردی تا بالاخره درش آوردی البته قبلش قول یه جایزه رو هم از من گرفتی     تلاش پسرم برای کشیدن دندونش                            ...
24 آذر 1396

تابستان 96

اولین روز سفر در سبزوار صبح زود راه افتادیم ظهر رسیدیم سبزوار همونجا ناهار خوردیم و بابایی خواست یکم استراحت کنه که تو وروجک مگه گذاشتی ؟؟؟؟؟ ؟                                                          دوستایی که تو سبزوار پیدا کردی و باهاشون بازی کردی            ...
30 شهريور 1396

فروردین 96

                بقیه عکسای مربوط به سال تحویل و تعطیلات عید رو در پستای بعد میذارم   ...
16 ارديبهشت 1396